پرونده ویژه هنر روز/

«بودجه‌ها بی‌صدا آب می شوند!»/چگونه در شرایط تنگنای مالی، سریال صدقسمتی بسازیم؟

دست‌کم دو سالی هست که سازمان صدا و سیما، آن‌گونه که از حرف‌های مسوولان آن و کسانی که با آن همکاری دارند برمی آید، دچار مشکل جدی بودجه و منابع مالی است.
کد خبر: ۲۳۲۸۹۰
تاریخ انتشار:۰۹ دی ۱۴۰۰ - ۰۹:۳۲ - 30 December 2021
«بودجه‌ها بی‌صدا آب می شوند!»/چگونه در شرایط تنگنای مالی، سریال صدقسمتی بسازیم؟

به گزارش روزپلاس؛ دست‌کم دو سالی هست که سازمان صدا و سیما، آن‌گونه که از حرف‌های مسوولان آن و کسانی که با آن همکاری دارند برمی آید، دچار مشکل جدی بودجه و منابع مالی است. در چنین شرایطی، طبعا برای سرپا ماندن سازمان معظمی چون صدا و سیما، با حجم عظیمی از کارکنان که بخش عمده بودجه این سازمان صرف پرداخت حقوق و مزایای ایشان می شود، می بایست یک بازنگری جدی و عمیق در روندهای تولید صورت می گرفت تا منابع مالی صرفا به آن بخش از برنامه‌های تولیدی اختصاص یابد که حداقل استانداردهای برنامه‌سازی را، چه به لحاظ شکلی و چه محتوایی، داشته باشند. بگذریم از این که مسوولان سازمان هیچ‌گاه در این دو سال، این طرح را مورد بررسی قرار نداده‌اند که با اختصاص دادن سهم بزرگ‌تری از محتوای آنتن به «تامین»، به جای «تولید»، چه اندازه صرفه‌جویی در منابع مالی صورت می گیرد و علاوه بر این، در فضای رقابتی ناگزیری که شکل می گیرد، عمدتا طرح‌ها و ایده‌هایی که حداقل شایستگی‌های فنی و محتوایی را دارند، در گردونه تولید باقی خواهند ماند.

اما در همین شرایط تنگنای مالی، که طبق قرائن قرار است شدت وحدّت بیشتری هم در سال آینده پیدا کند، ظاهرا در سازمان در بر همان پاشنه سابق و در همان مدار معیوب می گردد. به این مفهوم که هیچ ساز و کار مشخصی در زمینه افزایش «بهره‌وری»، جلوگیری از ریخت و پاش بودجه‌ای و اتلاف منابع مالی محدود، در دستور کار نیست. یکی از تازه‌ترین و عیان‌ترین مصادیق این رهاشدگی و بی‌برنامگی، در روزهای اخیر از پربیننده‌ترین شبکه صدا و سیما، یعنی شبکه 3، پخش خود را آغاز کرده است. سریالی صد قسمتی با عنوان «برف بی‌صدا می بارد»، به کارگردانی پوریان آذربایجانی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی، مهمان‌ این شب‌های آنتن شبکه 3 در مطلوب‌ترین زمان پخش است.
 
«بودجه‌ها بی‌صدا آب می شوند!»/چگونه در شرایط تنگنای مالی، سریال صدقسمتی بسازیم؟

گویا کَره گرفتن از آب نوستالژی دهه 60 ظاهرا بدجور به دهان برخی تهیه‌کنندگان سیما مزه کرده، که صد قسمت صد قسمت، آن هم هول هولکی، فیلمنامه را «راست و ریست» می کنند و احتمالا به اسم تبلیغ زندگی اسلامی-ایرانی، بودجه چرب و پرملاتی از منابع مالی  محدود صدا و سیما (دست‌کم به ادعا و اذعان مسوولان سازمان) را به خود اختصاص می دهند.
 
«بودجه‌ها بی‌صدا آب می شوند!»/چگونه در شرایط تنگنای مالی، سریال صدقسمتی بسازیم؟

سوال اصلی این‌جاست که چه ضرورتی ایجاب می کند یک فیلمنامه به شدت معمولی و ضعیف صد قسمت از بودجه بیت المال بودجه ساخت بگیرد؟ واقعا این فیلمنامه چه حرف مهمی و استراتژیکی دارد که برای گفتن آن باید  صد قسمت 40 دقیقه‌ای از پول بیت‌المال صرف شود؟ همین سه چهار قسمتی که از «برف بی‌صدا می بارد»، به مصداق مشت نمونه‌ی خروار، به روشنی نشان می دهد که با مجموعه‌ای کاملا معمول و تیپیکال مواجهیم که تاکنون در 5 سال اخیر  دست‌کم چند ده نمونه شبیه آن در سیما ساخته شده است و هیچی حرفی(واقعا هیچ) حرف تازه‌ای نه در فرم و نه در محتوا ندارد. سریالی که هنوز به سنت فیلم‌های دهه 40، آدم ها جلوی روی طرف، درباره سوابق او داد سخن می دهند که: "اختیار دارید، یک حاج عطاء  و یک بازار پسته...شما یک موتون می ارزه به کل بازار...." و ادامه رطب و یابس. گویی که طرف ماموریت دارد حاج عطاء را به خود حاج عطاء معرفی کند و البته این بدترین، شلخته‌ترین و بی‌سلیقه‌ترین شکل معرفی شخصیت در یک اثر داستانی است. حقنه کردن اطلاعات به مخاطب، تا این حد مستقیم و سردستی، در آموزش‌های پایه‌ی فیلمنامه‌نویسی، خطای پنالتی با کارت قرمز یک‌ضرب است!
 
«بودجه‌ها بی‌صدا آب می شوند!»/چگونه در شرایط تنگنای مالی، سریال صدقسمتی بسازیم؟

جای بسی تاسف دارد که چرخه معیوب تولید مجموعه‌های تلویزیونی در سیما، چنان شرایطی ساخته که تهیه‌کنندگان حتی نسبت به ده سال قبل‌تر خود، پسرفت می‌کنند و بی‌رحمانه خاطرات خوب ساخته‌های اولیه خود را زایل می کنند! محمدرضا شفیعی در کارنامه خود، در سال 89 مجموعه خاطره‌انگیز و دلچسب «وضعیت سفید» را با زوج هنری حمید نعمت‌الله- هادی مقدم‌دوست رقم زده بود، اما امروز «برف بی‌صدا می بارد»(آن هم در صد قسمت؟!) در برابر «وضعیت سفید» یک شوخی بی‌نمک و لوس بیش نیست.
 
«بودجه‌ها بی‌صدا آب می شوند!»/چگونه در شرایط تنگنای مالی، سریال صدقسمتی بسازیم؟

نگارنده حقیقتا هیچ مشکلی با جناب آقای پوریا شکیبایی، فرزند زنده‌یاد استاد خسرو شکیبایی، و تلاش او برای ادامه دادن پیشه‌ی پدر بزرگوارش ندارد، اما حضور و نقش‌آفرینی او در «برف بی‌صدا می بارد»، صرفا تلاشی «دوگانه‌سوز» از سوی سازندگان سریال با هدف پروموت کردن آقا پوریا در فضای سینما و البته استفاده از نوستالژی چهره و صدای مرحوم شکیبایی برای جذب مخاطب است. بهتر بود که رشد و پیشرفت پوریا شکیبایی در بخش خصوصی و با سرمایه یک تهیه‌کننده غیرسازمانی صورت می گرفت، نه در مجموعه‌ای «صدقسمتی»! در تلویزیون ملی و با بودجه عمومی، آن هم در حالی که شکیبایی جوان هنوز تا بازیگری حرفه‌ای و تسلط بر اکت و بیان راه نسبتا درازی در پیش دارد.
 
«بودجه‌ها بی‌صدا آب می شوند!»/چگونه در شرایط تنگنای مالی، سریال صدقسمتی بسازیم؟

به علاوه، برای نگارنده بسیار جای تامل و سوال دارد که واقعا معیار انتخاب بازیگر برای سریال‌های سیما چیست؟ با چه منطقی، «الیکا عبدالرزاقی» 42 ساله و «پوریا پورسرخ» حدودا 44 ساله باید نقش زوج دم بخت در دهه شصت بازی کنند که میانگین سن ازدواج در آن دهه حداکثر 23، 24 سالگی بود؟ همین اشکال درباره «مریم شیرازی» بازیگر 45 ساله نقش «نسرین» هم صدق می کند که آشکارا عدم تناسب سنی او با بازیگر نقش احمد(پاشا رستمی 37 ساله) در صحنه‌های دو نفره دیده می شود، به ویژه وقتی احمد می خواهد حرف‌های مثلا عاشقانه به نسرین بزند. جالب این‌جاست که عبدالرزاقی بازیگر سریال «سرباز» به تهیه‌کنندگی شفیعی هم بود که پخش آن در ماه مبارک رمضان سال 99 انتقادات و واکنش‌های منفی شدیدی را از سوی مخاطبان در پی داشت و در آن‌جا هم با آرش مجیدی(متولد سال 53) که از قضاء پزشک هم بود، نقش زوج دم بخت را بازی می کردند! فرهاد آییش کماکان زیر سایه نقش «حا آقا شهیدی» سریال پرده‌نشین باقی مانده و البته نویسندگان تلاش کردند با اضافه کردن ماجرای «جبهه رفتن» و جانبازی، یک ابر-اسطوره اخلاقی همه‌چیزتمام به مخاطب ارایه دهند که خب، با عرض معذرت، بدجور به خاکی زده‌اند، چون این نوع شخصیت‌های تمام سفید و سرتاپا نیکی و فضیلت، اگر برای فیلم‌های جبهه‌ای دهه 60 مناسبت و جاذبه‌ای داشت، برای امروز و مخاطب امروزصرفا موجب دافعه، بلکه مضحکه می شود.
 
«بودجه‌ها بی‌صدا آب می شوند!»/چگونه در شرایط تنگنای مالی، سریال صدقسمتی بسازیم؟

 و البته دیگر عادت کرده‌ایم بدترین استفاده از بازیگر توانمندی چون «مائده طهماسبی»(که در همان حضور کوتاه در فیلم مارمولک در نقش عذرا شاپوری، هنرمندی خود را به رخ کشید) را در سریال‌های سیما ببینیم. مادری تیپیکال، منفعل؛ بدون هیچ برجستگی و تمایزی به لحاظ رفتاری که مشتی نصیحت قالبی و قراردادی از قبل آماده در چنته دارد و اثرگذاری‌اش در روند سریال‌ها تقریبا هیچ است. جالب این که دقیقا همین دو سه ماه پیش، کپی برابر اصل همین نقش را خانم طهماسبی در سریال «هم‌سایه» شبکه سه بازی کرده بود! از بازی پوریا پورسرخ هم چیزی نمی گوییم، چرا که کماکان بیش از حد جلوی دوربین «راحت» است، به این مفهومی که اصلا فشاری به خود نمی آورد! او «اصالت» بازی خود را از سریال «وفا» تا «برف بی‌صدا...» حفظ کرده، چرا که کماکان یک سبک بازی را بر هر کاراکتری تحمیل می کند: با گردنی که به یک سو خم شده، با صدایی یکنواخت و بی اوج و فرود، با لحنی «مخ‌زنانه» دیالوگ‌هایش را به سوی نقش مقابل پرتاب می کند!
 
«بودجه‌ها بی‌صدا آب می شوند!»/چگونه در شرایط تنگنای مالی، سریال صدقسمتی بسازیم؟

«بودجه‌ها بی‌صدا آب می شوند!»/چگونه در شرایط تنگنای مالی، سریال صدقسمتی بسازیم؟
 
به هر حال، الگوهای داستانی، کاراکترها و رویدادهای به شدت تکراری، که از فرط تکرار مندرس و مستعمل شده، و احتمالا حوصله‌ی خود تهیه‌کننده را هم موقع فیلمبرداری سر می برد، چرا باید تا «صد قسمت» کش بیاید؟ در زمانه‌ای که حتی اهل مطالعه حرفه‌ای، دل و دماغ و حوصله خواندن رمان‌های حجیم نویسندگان روسی(که زمانی شاهکار محسوب می شدند) ندارد، داستان تکراری انسان همه‌چیز تمامی مثل «حاج عطاء»، که هم حاج آقاست، هم دست به خیر است، هم با حاج آقای جوان پیشنماز بگو و بخند دارد، هم در این سن جبهه رفته و احتمالا جانباز شده، هم جلوی شکوه و گلایه مشتری همچون الهه‌ی فروتنی رفتار می کند،  چه اندازه کشش دارد که تا صد قسمت، تماشاگر را پای صفحه‌ی شبکه 3 بنشاند و با خود ببرد؟ آیا اصولا برای سازندگان این اثر و تاییدکنندگان و بودجه‌دهندگان و...مخاطب و سلیقه مخاطب اهمیتی هم دارد؟

 یا داستان چیز دیگری است؟


*سهیل صفاری

بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
ارسال نظر
روایت تصویری
نگاه دوم
پیشنهاد سردبیر
پربازدیدها

بن گویر، وزیر امنیت ملی اسرائیل بر اثر سانحه رانندگی مجروح شد

انتشار تصاویر و جزئیات جدید از فوت نیکا شاکرمی برای اولین بار/ بی آبرویی بی‌بی‌سی در پی انتشار اسناد پرونده

ستاره استقلال مشاور املاک خانه شد!

کارت بانکی ۶ بانک حذف می‌شود

۲۴میلیارد دلار دولتی برای ۱۰۰وارد کننده عمده/ رانت ۴میلیارد دلاری مونتاژکاران خودرو چینی/ اختصاص ۷۰۰میلیون دلار به داریا همراه واردکننده تلفن همراه از چین/ بانک مرکزی تامین ارز را انجام داد، چرا قیمت ها ثابت نمی ماند؟ + لیست

پيام واضح ايران به جهان/ سردار تنگسیری: اگر نفتکشی از ایران ببرید جبران خواهیم کرد

ایران خودرو با سمند هم خداحافظی کرد

کانال مهمی به نام عمان / چرا مسقط برای ایران و آمریکا مهم است؟

چرا فرانسه از فهرست ۱۰ اقتصاد برتر جهان حذف می‌شود؟

۹ محصول ایران خودرو ارزان شدند

مالک جدید استقلال نام این باشگاه را تغییر داد!

سفر پر ماجرای گروسی به ایران

اعتراف خودخواسته «اشکان خطیبی» پس از مهاجرت/ در ایران همه چیز داشتم؛ زندگی در اروپا کار راحتی نیست

کوبا مشتری کشتی‌های ایرانی شد

بن گویر، وزیر امنیت ملی اسرائیل بر اثر سانحه رانندگی مجروح شد

زمانی برای تسویه حساب های قدیمی با اردن

مالکان استقلال و پرسپولیس مشخص شدند

انتشار تصاویر و جزئیات جدید از فوت نیکا شاکرمی برای اولین بار/ بی آبرویی بی‌بی‌سی در پی انتشار اسناد پرونده

عربستان خواستار تصویب قطعنامه ای علیه اسرائیل در شورای امنیت شد

وقتی مزخرفات کارشناس اسرائیلی درباره ایران و ربع پهلوی تحلیلگر آمریکایی را به قهقهه و واکنش واداشت!

دلیل علمی تغییر ناگهانی احساسمان به یک فرد در ابتدای رابطه؛ از جذابیت اولیه تا انزجار

راهکار تقویت ذهن کودکان؛ والدین چه نقشی دارند؟

هوش هیجانی چیست و چه اهمیتی دارد؟ مولفه ها، نشانه ها و تقویت EQ

عاملان حمله تروریستی چابهار از افسران سرویس های آمریکایی و اسرائیلی ها جدا نیستند/ کشوری که تروریست‌ها از خاک آن حمله را آعاز کردند باید پاسخگو باشد

موضع‌گیری درخصوص آیفون‌ ممنوعه و سکوت درباره موبایل مسافری

واکنش صدر اعظم آلمان بر پاسخ احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران

جا زدن پل‌های شناور به جای سامانه پدافندی/ احمق و احمق‌تر! / دروغ شاخدار به روایت تصویر

بررسی سرمایه گذاری های اخیر مهدی فضلی/ خیز گلرنگ برای حذف اسنپ، دیجی‌کالا و فیلیمو؟/ جنگ قدرت در اکوسیستم استارتاپی