یک رواندرمانگر درباره علل تمایل نوجوانان به الگو قرار دادن افراد مشهور و به اصطلاح سلبریتی و راهکارهای تربیتی صحیح در مواجهه با نوجوانان توضیحاتی ارائه کرد.
فرد محوری از اصول اولیه و پذیرفته شده نظامهای اقتصادی سرمایهداری است. بر مبنای این بینش شالوده اصلی جامعه "فرد" است که از وجود حقیقی برخوردار است و اجتماع ، ماهیتی حقیقی از خود ندارد.
ارزش ، و ارزشی بودن ، معیاری به هنگام انتخاب ها بر اساس واقعیت است. میتوان گفت ، وقتی به کسی که متدین و وطن دوست است میگویند تو ارزشی هستی ، در حقیقت و در زبان علم روانشناسی میگویند تو واقع بین هستی !
ممکن است موقعیتهایی را تجربه کرده باشید که رفتار و واکنش طرفِ مقابل در برخورد با یک بحران، شما را متعجب کرده است و با خود گفتهاید، اگر من بودم فلان کار را انجام میدادم یا شاید به او برچسبِ ناتوانی و سادگی زدهاید.
بسیاری افراد ، این روزها و ساعات کمبود انرژی و افزایش حس منفی را در خود تجربه میکنند. گویی هرچند لحظات تحویل سال ، لحظات مثبت و شادی آفرین است؛اما چنین احساسات مثبتی را در خود تجربه نمیکنند.
احساسات نشان دهندهی اتفاقاتی است که درون شما رخ میدهند. شناخت احساسات اولین گام برای زندگی عاطفی سالم است، در واقع آگاهی از احساسات اولین گام تغییر است.
جدای از اینکه ملت سوریه و ترکیه ، از سوی کشورهای دیگر به چه کمک هایی احتیاج دارند ؛ اینکه جهانیان در برابر این واقعه دردناک چه واکنشی داشته باشند؛ نشانگر میزان سلامت روان آنهاست.
سواستفاده روانی و عاطفی در کودکان، هنگامی رخ میدهد، که کودک به صورت مداوم احساس بی ارزشی، دوست داشته نشدن، تنهایی و ترس دارد. کودک تصور میکند اگر برای والدین خود نفعی نداشته باشد ، محبت و امنیتی دریافت نمیکند.
«اگه قراره کاری رو انجام بدی، به بهترین شکل انجامش بده». خیال میکنید، تا بزرگ شدم، این جمله را چند بار شنیدم؟ والدینم میخواستند (اگر احیاناً این نکته را از رفتارشان یاد نگرفته بودم) به خاطر داشته باشم کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهم.
گاهی رفتارهای انسان به عنوان یک موجود اجتماعی بسیار عجیب است. برای نمونه برخی از افراد هستند که از شکست های دیگران خوشحال میشوند و از موفقیت شان غمگین و ناراحت.
از منظر روانشناختی غیرت به معنای اظهار نگرانی نسبت به تصرف هرآن چیزی که دوست دارید توسط دیگران است و حسی درونی نشات گرفته از عواطف و احساسات و واکنشی طبیعی در برابر دخالتهای نابجای دیگران.
صفحهی روانشناسی «مثبت زندگی» پایگاه خبری روزپلاس نوشت:
در مساله ی شهادت مظلومانه ی کیان_پیرفلک، بسیاری از شبکه های سعودی و انگلیسی تمام تلاش خود را کردند تا از احساسات جریحه دار شده ی مادر کیان ، استفاده کرده و ذهن او را از این که متوجه قاتلین اصلی فرزندش بشود دور کنند.
جامعهای را در نظر بگیرید که با زنان رفتاری کاملا مشابه با مردان داشته باشد، یعنی مسائل خاص زنان مانند حاملگی، قاعدگی، سرطانهای خاص و ... نادیده گرفته شوند. کسی شک ندارد که چنین جامعهای دارای ویژگیهای زنستیزانه است.
أوباما خطاب به شهروندان در شهر پیتزبورگ: «شما سیاستمدارانی را داشتهاید که نه فقط برای نزدیک کردن مردم به هم تلاش نمی کنند بلکه به اختلافات دامن زده و ما را صرفا به خاطر نفع خودشان از یکدیگر عصبانی و نگران میکنند.»
سالیان سال است ، که عده ای تلاش میکنند ، در حوزه های علمی ، ورزشی ، هنری و فرهنگی این ادعا را تثبیت و میان مردم علی الخصوص نوجوانان و جوانان تحکیم کنند که سمت سیاست نروند و دانش سیاسی و تحلیل سیاسی نداشته باشند و با کمکاری نظام آموزشی و همچنین رسانههای خاص مورد توجه این قشر، جوانان حتی با ساختار سیاسی کشور نیز آشنایی کامل ندارند.
جهان هستی؛ ترس، عشق، آزادی را با هم می آورد. ترس و آزادی با هم نمی توانند باشند. جهان هستی به ما یک جایگزین نشان می دهد که انتخاب کنیم که آزادی ما مختل نشود.
ترسی که منجر به انتشار دروغ میشود ، ترس ناشی از تنهایی و عضویت در حداقل بودن است. چنین فردی ، آنچنان دروغ را منتشر میکند تا دیگران را با خود همراه کند و از اقلیت بیرون بیاید.
در روانشناسی، انواع دروغ، تعریف شده است؛ دروغ سفید، آبی، سیاه و مرضی. اما از این میان، دروغ سیاه، این روزها بیشتر از انواع دیگر از سوی مخالفین جمهوری اسلامی شنیده میشود.
اینکه عبارت مقدس دانشگاه را به بازداشتگاه نسبت میدهند؛ سعی دارند در نگاه مردم، از میزان خطا و گناه مجرمین کم کنند. وقتی مردم دیگر مجرم را بد ندانند و او را تقدیس کنند ، آیا در فردای رویایی شان ، دیگر میتوانند مجرم و خائنی را دستگیر کنند؟
وقت آن رسیده است که مردم، اصحاب رسانه و سیاستمدارانی که به واسطه کمبود عزت نفس خودشان، و به دنبال آن وابستگی شان به قدرت های خارجی، مردم و دستاوردهای مردم را تحقیر کردند و ناچیز شماردند را ، شناسایی کنند و آنهارا از جایگاه تاثیرگذاری و تسلط بر اذهان مردم ، حذف کنند.
طبق تعریف منابع علمی روانشناختی، فردی که دارای اختلال شخصیت وابسته است نیاز فراگیر و مفرط به حمایت شدن دارد که این نیاز در او منجر به سلطهپذیری میشود.
روزهایی که گذشت؛ منابع اصلی آشوب ها ، نه آتش زدن های خیابان ها بود، نه فحاشی های عده ای اندک در کوچه ها ؛ بلکه آنچه که آتش خیابان ها و روان مردم را بیشتر شعله ور میساخت، سخنان عده ای بود که به هوای طرفداری از مردم، ادبیات انتقادی و مطالبه گری خود را به ادبیات اپوزیسیون نزدیک میکردند.
این روزها ، پای صحبت های به دور از هیاهو و خالصانه نوجوانان و جوانان که مینشینیم ، دو مساله را به خوبی از کلامشان متوجه میشویم . یکی از آن مسائل مهم ، ترس این افراد از طرد شدگی است.
بیایید بپذیریم ، آنقدر طعم امنیت و روزهای بدون بمب و بمب گزاری، بدون تحرکات تروریستی ، بدون انفجار های ناگهانی را چشیده ایم که تصوری از وجود این خطرات نداریم.
در این روزها شاهد تفتیش عقاید و ضرب و شتم کسانی بودیم که از کنار تجمعات عبور میکردند و همراهی نداشتند.این کلمات که فقط در فضای مجازی مجال نوشتنشان را دارید ، در حقیقت و فضای حقیقی ، یک چشمه از این رود خروشان شعار آلود ، دیده نشد.
در کشور ، وقتی مردم از مساله ای ناراحت و برآشفته می شوند ، عده ای همیشه فعال و آماده به تحریک نشسته اند تا درب این صندوقچه التهابات منفی روانی را بازگشایی کنند و تمام امواج منفی روانی را یادآور شوند.
دیشب در مرز مهران این پسر بچه در اوج خستگی ایستاده بود به نماز، حتی اعضای خانواده خواب بودند ببینید با سبک زندگی اربعین چقدر می شود به دین علاقه مند کرد.
عقیده صرفا یک باور تعمیق شده نیست، بلکه آن حالتی است که شمارا مقابل بسیاری از موانع محکم تر از کوه ، استوار نگه میدارد. سست نمیشوید، تکان نمیخورید، به عقب نگاه نمیکنید، حتی نگران چند قدم بعدی تان نیستید.
بسیاری از افراد علاقهمند به این گروه، معنی و مفهوم آهنگ های آن را متوجه نمیشوند. بلکه صرفا به خاطر ظاهر و مدل رفتاریشان است که به بی تی اس علاقه مندند.
رواندرمانگر و عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور معتقد است که آموزش مهارتهای ارتباطی به خانواده ناشنوایان برای برقراری ارتباط با این جمعیت ضروری است.
راهپیمایی اربعین همانطور که از اسم آن پیداست، طی طریق است، طی کردن مسیری است که سالهاست مشخصات آن برای همه افراد پیش بینی و تثبیت شده است، قاعدتا سختی ها و دشواری های خاص خود را دارد.
هر چند افراط در مهمان نوازی منجر به خودشیفتگی میشود ، اما چنین فرهنگی در کشور سوئد، قاعدتا نشان دهنده ی روحیات مخربی در لایه های بنیادین این فرهنگ است.
از انواع هویت ها، هویت قومی، هویت فردی و هویت دینی را میتوان نام برد. حماسه اربعین، بستر لمس ارزش های دینی است، فضایی برای ارتباط هرچه عمیق تر با اعتقاداتی که از کودکی با آن بزرگ شده ایم.
این افراد، خود را در حد دارا بودن یک جایگاه والا نمیدانند و همچنین برای پیشرفت خود نیز تلاشی نمیکنند، و با وصل کردن خود به یک منبع شهرت و قدرت، نیاز به قدرت در خود را ارضا میکنند.
گاهی شوق ، بعد از وصال است و گاهی از جنس ادای دین به معشوق. همچنین نشاط و شادابی هایی هم هستتند که به علت لمس محبت معشوق و احساس هم نشینی با او در انسان پدیدار میشوند.
افرادی که تبعیتی چنین بی چون و چرا از سلبریتی ها میکنند، در واقع آنهارا منبع قدرت میدانند و با پذیرش و تکرار سبک آنها، احساس همنشینی با قدرت و دارا بودن قدرت را میکنند.
چنین تصوراتی است که باعث میشود، به مرور، این افراد، اندک توجه و نگاهی به اطرافیان خود نداشته باشند. و تصور میکنند زندگی آنها و دیگر انسان ها کاملا از هم جداست.
مساله ، زنان نیستند، مساله قشری هستند که تا به حال، در این فضاها حضور نداشته اند، که آیا حضور این افراد، باید مساوی باشد با همرنگ شدن آنها با این مدل رفتارها؟
منابع قدرت هر کس، با دیگری متفاوت است، حتی اگر عده ای منبع قدرتشان نیروی معنوی باشد، هر کس از این نیروی معنوی به شکل منحصر به فردی استفاده میکند و بهره میبرد.
در کشور ایران نیز، چنین وضعیتی در مناطق محروم وجود دارد که به صورت اورژانسی این کودکان نیازمند کمک های مادی، تغذیه ای و درمان های تخصصی روانشناسانه هستند.
دانش آموزانی که همیشه یاد گرفته اند، بدترین شکست ها، کسب نمرات کم در آزمون های علمی است و نمیدانند در باقی صحنه ها، چگونه باید به خود انرژی و انگیزه بدهند.
کشور های زیادی همچون ایران، درگیر معضلات و مشکلات اقتصادی و اجتماعی اند، اما کمتر میشنویم از حملات و جنگ های روانی از سوی دیگر کشور ها به سمت این کشور های دارای مشکلات اقتصادی.
فرهنگی که این اینفلوئنسرها به اجبار به خورد مردم میدهند، که روزی چندین مرتبه، این فرهنگ را تماشا کنند و یاد بگیرند، افراد را در مرحله اول، با این مساله مواجه میکنند، که چقدر ما با این آدم ها فاصله داریم.
کودکی که در خیابان ها کار میکند، به تک تک راننده ها التماس میکند که به او کمک کنند، دیگر یاد گرفته ناز نکند، نوازش نخواهد ، لبخند نخواهد . قلبش را به صاحب کارش اهدا کرده و اسیر است در دستان آن فرد.
چیزی که در ایجاد و شدت این پشیمانی تاثیرگذار است این است که فرزند آوری، یک مرحله رشدی مهم و ساختن یک آینده پراهمیت است. کسی که این مرحله را ایجاد نکرده باشد و پشت سر نگذاشته باشد، در بزرگسالی، دیگر آینده خاصی برای خود نمیتواند در نظر بگیرد.
بسیاری از والدین از روی تجربه میدانند که چرا بازی برای کودکان اهمیت دارد اما اطلاعات چندانی دربارهی فواید بسیار آن ندارند و به ندرت بازی را با یادگیری مرتبط میدانند.
این فشارهایی که بر کودک و نوزادتان وارد میکنید که به مخاطبانتان بی افزایید و به آنها تلقین کنید چقدر ارتباط سگ و کودک لذت بخش است برایش، فقط برای آن سگ خوشحال کننده ولذت بخش است نه برای کودک.
گاهی افراد ، تمام دغدغه های خود را، غصه های ناشی از گرانی ها و شادی های ناشی از موفقیت ها، استرس ها و اضطراب های خود را به تنهایی ساعت ها در خیابان و مترو و اتوبوس، به دوش میکشند و با خودگویی های فراوان این ساعات طولانی را به پایان میرسانند.
بسیاری از افراد، برای کنجکاوی ، و ارضای این نیاز ، ممکن است بهترین داشته های خود را به پای این نیاز هدر بدهند. آن فرصت های طلایی که دیگر بازنمیگردد را بهای ارضای نیاز کنجکاوی خود میکنند.
زنده بودن باعث زندگی می شود یا زندگی، زنده بودن را به دنبال دارد؟
زنده بودن، جریان داشتم علائم حیاطی است، داشتن ضربان قلب، تنفس ، جریان داشتن خون ها در رگ ، رشد سلول ها، کارد مناسب اعضای بدن.. این ها همه زنده بودن اند.
زنده بودن، جریان داشتم علائم حیاطی استداشتن ضربان قلب، تنفس ، جریان داشتن خون ها در رگ ، رشد سلول ها، کارد مناسب اعضای بدن.. این ها همه زنده بودن اند.
رواندرمانی، سایکوتراپی یا Psychotherapy به فرآیندهای درمانی گفته میشود که با هدف حل مشکلات و درمان اختلالات روانشناختی، بر رفتار و فرآیند روانی انسان اثر مثبت میگذارند.
عوامل زیادی در میزان حس رضایتمندی افراد در جامعه و همچنین شیوع افسردگی دخیل هستند. عواملی که در راس آنها شرایط اجتماعی و وضعیت اقتصادی خانوارها در جامعه است.
هنگامی که یک فرد مشهور و زیبا را مشاهده میکنیم، در لایه های نهان ناخودآگاهمان فکر میکنیم ، او امتیازی دارد که جزو آرزوهای ماست. و در واقع، نگاه کردن به او ، نگاه به آرزو هایمان است. بنابر این خوشحالی ما از عکس انداختن با چنین افرادی، خوشحالی از دیدن یک رویاست.
اصرار سازمان نظام روانشناسی، بر کوچک کردن این مجموعه/